محل تبلیغات شما
شهید: حسن کیخائی
شهدا سال ۶۱ -زندگینامه شهید حسن کیخائی
جاهدوا فی سبیل‌الله بایدیکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بالسنتکم، فان لم تقدروا، فجاهدوا بقلوبکم.۱
درراه خدا با دست‌هایتان و اگر نمی‌توانید به‌وسیله زبان‌هایتان و اگر بازهم نتوانستید بادل‌هایتان جهاد کنید.

چه مصداق زیبایی است برای گفتار مولا (ع)، شهید حسن کیخائی که در تاریخ ۱۳۴۶/۲/۱۰ در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. او که با دست و زبان و دل به جهاد درراه پرداخت. تولد او در خانواده‌ای مؤمن و متعهد، زمینه را برای چنین روزی مهیا نمود. دوران کودکی را در دامان پر عطوفت مادر رشد کرد و به سن کسب علم رسید. دوره ابتدایی را در دبستان ولایت و راهنمایی را در مدرسه شهید مفتح شروع و با موفقیت به پایان برد. ادامه تحصیل را در دبیرستان شهید بهشتی (شعله) مشغول کسب علم شد. حسن از همان دوران نوجوانی ویژگی‌هایی را در خود داشت که نشان می‌داد جایگاه او در این کره خاکی نیست و زمین برای او کوچک است. در سن او، هر نوجوانی از والدین خود می‌خواهد کفش و لباس نو و رنگین برای او بخرند تا بپوشد و در میان همسالان خود بازی کند. ولی حسن کفش و لباس‌های نو خود را در خانه می‌پوشید تا از رنگ و روی نو بودن دربیایند. وقتی علت این کار را می‌پرسیدند،‌ می‌گفت: من از آه بچه‌هایی که پدر و مادرشان توان خرید لباس نو برای آن‌ها ندارند و با دیدن لباس من، دل‌های معصومشان می‌شکند، می‌ترسم. دلم نمی‌خواهد باعث افسوس و ناراحتی دیگران شوم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به گروه مقاومت بسیج مسجد جامع کبیر رفت و با عضویت در آن به نگهبانی از حریم مردم شهر پرداخت. به همراه دوست صمیمی خود، شهید علی‌رضا محمدعلی پور، فعالیت‌های بسیاری در بعد از پیروزی انقلاب داشت. با شروع جنگ تحمیلی، احساس کرد که مسئولیتی دیگر بر دوش او قرار دارد. این بود که در تاریخ ۱۳۶۱/۶/۲۱، از طریق پایگاه بسیج به جبهه‌های نور علیه ظلمت شتافت. روح پاک و بی‌آلایش او باصداقت و صفای جبهه درآمیخت و بال‌های پروازش را قوی و استوار نمود. در اولین اعزام خود، عملیات محرم را برگزید و در تاریخ ۱۳۶۱/۹/۴ در منطقه شرهانی زندگی جاوید را به زندگی پست خاکی ترجیح داد و روح پرفتوحش عاشقانه به‌سوی معبود پرواز نمود. پیکر مطهرش در جوار دوستانش در گار شهدای نی‌ریز به خاک سپرده‌شده است.

شهدا سال ۶۱ -وصیتنامه شهید حسن کیخائی
بسم الله الرحمن الرحیم

فاذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد و اما فداء حتی تضع الحرب اوزارها ذالک ولو یشاء الله لانتصر منهم ولکن لیبلوا بعضکم ببعض و الذین قتلوا فی سبیل‌الله فلن یضل اعمالهم. سوره محمد(ص)، آیه ۴»

شما (مؤمنان) چون (در میدان جنگ) با کافران روبرو شوید باید (شجاعانه) آنها را گردن زنید تا آنگاه که از خون‌ریزی بسیار، دشمن را از پا در آورید. پس از آن اسیران جنگ را محکم به بند کشید که بعداً آنها را آزاد گردانید یا فِدا گیرید تا (در نتیجه) جنگ سختیهای خود را فرو گذارد. این حکم فعلی است و اگر خدا می‌خواست خود از کافران انتقام می‌کشید و همه را هلاک می‌کرد، ولیکن (این جنگ کفر و ایمان) برای امتحان خلق به یکدیگر است و آنان که در راه خدا کشته شدند، خدا هرگز رنج و اعمالشان را ضایع نگرداند.

با سلام و درود بی حد به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی. با سلام و درود به تمامی پیکارگران در صحنه نبرد حق علیه باطل. با سلام و درود به مردم غیور و شهیدپرور ایران، خصوصا" مردم ایثارگر نی‌ریز، اکنون که می‌روم تا ظرف چند روز آینده وارد کربلای ایران شوم و به ندای هل من ناصر ینصرنی» بت‌شکن زمان، خمینی قهرمان، لبیک گویم؛ لازم دانستم چند کلمه‌ای وصیتنامه بنویسم. بنده خیلی کوچکتر از آنم که بتوانم برای امتی با این عظمت پیامی داشته باشم. فقط تنها سخنی که با شما دارم این است که امام را تنها نگذارید و همیشه امام را دعا کنید. از جوانان عزیز و برومند تقاضا دارم که بعنوان وصیت برادر کوچکتر خود، به جبهه‌ها بیایند، که انشاءالله تا قدس راهی نمانده. اما سخنی هم با کسانیکه همیشه در پی ریاست و مقام هستند، شما را بخدا برای یک بار هم که شده به جبهه‌ها بیائید، ببینید این جوانان عزیز چگونه فداکاری می‌کنند. آنوقت عده ای از شما جنازه را به این طرف می‌کشید و عده ای دیگر بآن طرف؛ بخدا قسم در روز قیامت این شهدا یقه شما را می‌گیرند و آنوقت است که دیگر کار از کار گذشته، تا وقت هست بیائید دست از دنیا بکشید و با هم متحد شوید. شما پدر و مادر گرامی و ارجمند، شمایی که شب و روز زحمت کشیدید تا مرا باین سن رساندید، اگر یکی از فرزندان خود را به درگاه خداوند متعال تقدیم نمودید، خوشحال باشید و خدا را شکر کنید که هنوز فرزندانی دارید که می‌توانند در جبهه‌ها خدمت کنند. شما را بجان امام قسم می‌دهم که هرگز شیون و زاری نکنید و شما برادران عزیز، از شما تقاضا دارم که از خداوند متعال برای من طلب مغفرت کنید و مرا ببخشید. تو ای خواهرم، در راهی که انتخاب کرده‌ای ثابت قدم باش، که در آینده، به خواهران زینب‌وار نیاز مبرم داریم. از تمامی دوستان و اقوام که نتوانستم با آنان خداحافظی کنم پوزش می‌طلبم.

والسلام

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار

زندگینامه شهید جمشید زردشت

زندگینامه شهید نادعلی اکتسابی

زندگینامه شهید حسن کیخائی

شهید ,حسن ,جنگ ,خدا ,انقلاب ,نو ,را در ,شهید حسن ,که در ,و با ,با سلام

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Gilbert's site Wendi's receptions *"* چهل سال شد عمر این انقلاب ...*"* *"* نبیند افولش کسی جز به خواب ... *"* آنلاین ربات شهید منوچهر جبالبارزی نگاهی به ژرفای نگاه شورای ائتلاف اصولگرایان شهرستان کامیاران rasmosapho منابع درسی فنی حرفه ای و کاردانش